قاتل کشیده خنجربران برای ما درزیر تیغ بسته بود دست وپای ما
از بهر کشتن این همه تعجیل از چه رو ظالم مگر چه بود به عالم خطای ما
دور از دیاروشهر ووطن بیکس وغریب مادر کجاست گریه کنددر عزای ما
دیگر نمانده است امید نجات هیچ در کشوری که نست کسی آشنای ما
یارب میان قاتل ومقتول حکم کن ای خالقی که آگهی از ابتلای ما
درآرزوی کعبه ی مقصود عاقبت شد در کنار جسر مصیب منای ما
باد صباببر خبر قتل کودکان ازراه مرحمت بسوی پیشوای ما
حارث برای خاطرزر قتل می کند تا کاخ خونبنا کند از خونبهای ما
بر انتقام خون یتیمان بی گنه زود است کردگار بگیرد جزای ما
نابود کاخ ظلم وستم گردداز خدای دروقت مرگ نیست بجز این دعای ما
ریزد سرشک (کرببلایی)به خاک غم هر لحظه یاد می کنداز کربلای ما
---به نقل از شکوفه های غم اثر طبع ناد علی کربلایی -ص 133 -موسسه مطبوعاتی خزر-تهران