عمرم تما م گشت زهجران روی تو ترسم شها بخاک برم آرزوی تو
آنگه (که) روی ماه توازدیده شد نهان عشاق را همیشه بود دیده سوی تو
دامن پر استاره کنم شب زاشک چشم چون بنگرم به ماه وکنم یاد روی تو
گردش بباغ بهر تماشای گل بود گلهای باغ را نبود رنگ وبوی تو
تاکی زهجر روی توسوزیم همچو شمع شبها بیاد روی تو وگفتگوی تو
رحمی بحال شاهد از پا فتاده کن تاکی به هر دیار کند جستجوی تو---
اثرطبع حسین آستانه پرست-به نقل از کتاب سرودهای مهدی -ص 46- انتشارات قلم قم-گردا>رنده حسین حقجو----