شام ویران است این یا شام تار زینب است کین چنین تاریک از غم روزگارزینب است
شام ویران است این یا شام تار زینب است
کین چنین تاریک از غم روزگارزینب است
آتش عشقاست یاران خرمن دلدادگان یاشرار آه قلب داغدار زینب است
ابر می گریدبحال زینب اندر شهر شام یاروان اب از دو چشم اشکبار زینب است ماه شد تابان بروی نیزه شمر وسنان
یا سر سبط پیمبر پاسدار زینب است
آسمان
گسترده برروی زمین ابر حجاب بر سر بازارنامحرم گذار زینب است
لرزه بر کاخ ستم افتاد از این انقلاب
چون که پرچم در کف با اقتدار زینب است
این سر خونین که باشد در میان طشت زر
کوکب رخشنده سیمین عذار زینب است
چوب بردار از لب عطشان این سر ای یزید آخر این سلطان عالی رتبه یار زینب است آنچه آخر پایگاه ظلم را ویران کند
آن شرار آه قلب داغدار زینب است
آنکه گیرد انتقام کشتکان خویش را از یزید وپیروانش ،کردگار زینب است کاش میگفتا کسی بامردم حق ناشناس گوشه ی ویران کجا دار القرار زینب است تن بزیر بار ذلت زاده ی زهرا نداد پایمردی شهیدان افتخار زینب است نام زینب جاودان باشد بر اهل خرد چون که در قلب خدا جویان مزار زینب است روز محشر (کربلایی) را بود اجری عظیم زانکه,َعمری در جهان ، خدمتگزار زینب است --اثرطبع ناد علی کربلایی -شکوفه های غم جلد دوم -ص204 -انتشارات خزر -تهران --