مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان که من گدایم وهستیتو شاه ، مهدی جان
در انتظارتو شاها گذشت عمر عزیز نگشت حاصل من غیر آه ، مهدی جان
شها فقیرم ومسکین وبر سر راهت نشسته ام به امید نگاه، مهدی جان
من عاشقم که ببینم جمال تو، آیا بود بسوی جناب تو راه ،مهدی جان
شها محب تو ودشمن عدوی توام به صدق گفته ام هستی گواه مهدی جان
به حق حرمت اجداد خود نما نظری زمرحمت به من روسیاه ، مهدی جان
خمیده پشت من از بار معصیت شاها نموده ام همه عمر اشتباه، مهدی جان
امیدوار چنانم که لطف تو،شوید زنامه ام اثراتگناه مهدی جان
به حق محسن در خون طپیده ی زهرا طلب نما فرجت از الاه ،مهدی جان
اگر کنی سوی(طاهایی) ازوفا نگهی رها شود زغم ازآن نگاه مهدی جان*
*-ص59 کتاب سرودهای امام مهدی عج...-گردآورنده:حسن حقجو-انتشارات قلم -قم------------فلک دانی چه ظلمی از تو برزهرای اطهر شد چه بیدادی زتو بر فاطمه بعد از پیمبر شد
مگر آن گفته های شاه خاتم رفته از گوشت که بعد ازرحلت او فاطمه از غم مکدر شد
بگفت احمد مکرر فاطمه بضعه منی چرانسبت به او پس ظلمها زامت مکررشد
همان زهرا که احمد زاحترامش گفت با امت دریده نامه ی ارثش زخصم شوم کافر شد
نخشکیده هنوز از آب غسل شاه خاتم کفن که نار ظلم در باب سرایش شعله آور شد
دل بشکسته اش اورا نبود بس در غم بابش که پهلویش شکسته آن چنان از ضربت در شد
نبود بس سینه اش را ناله های جانگداز غم که آزرده زمیخ در زاعدای ستمگر شد
نبود بس تیرگی روز در چشمش زهجر باب که نیلی آنچنان از سیلی آن رخسار انور شد
زضرب تازیانه دشمن دین بازویش راخست مصیبت دیده ای را تسلیت آنسان مقرر شد
چرا حبل جفا بر گردن حبل المتین بستند چرزا مغلوب دست روبه دون ،شیر داور شد
قضا بر بست دست شیر حق را ورنه در آندم کجاروبه ، رها از دست ضرغام غضنفر شد
ز لطف مرتضی و آل پاک اوست کاندر طوس بدوران مرثیه خوانی ، مدامی شغل (آذر) شد .
اثر طبع آذر خراسانی -به نقل از جلد اول دیوان آذر -صص-55-56 -چا پ سوم -1348 شمسی انتشارات طوس----------