تویی زحال دل من گواه ، مهدی جان که کرده هجر تو،روزم سیاه ، مهدی جان
فروغ دیده ی درماندگان بی یاور به سائل در خود کن نگاه مهدی جان
فقیر، دست گدایی به که؟ دراز کند منم گدا وتویی پادشاه ، مدی جان
بیا بیا که به بازارآرزوها یم متاع من همه شد اشک وآه ، مهدی جان
اگر زگرد گنه دیده ام ندیده تو را بر آورش تو زگرد گناه ، مهدی جان
گراشتباه بود راه ورسم زندگیم مرا بدر کن ازاین اشتباه ، مهدی جان
برای مادرپهلو شکسته ات ، زهرا بغیر تو که؟ بود دادخواه، مهدی جان
به انتظار توشد پیر(کربلایی) بس بمانده دیده ی حسرت به راه ، مهدی جان
بچاه جهل گر افتاده ام زنادانی زراه لطف برآرم زچاه ، مهدی جان
زجور زخم زبانها دلم بدرد آمد دوایدرد تویی ازالاه ، مهدی جان
بحق خون شهیدان راه آزادی بگیردست من بی پناه ، مهدی جان-----
صاحب زمان
ای مایه ی آمید یا صاحب الزمان جانم بلب رسید یا صاحب الزمان
ای کشتی نجات ،ای حجت خدا! ای منجی بشر، سلطان ورهنما
دل طالب توهست بردیدنم بیا شد دیده ام سپید ، یا صاحب الزمان
دیگر نمانده تاب ،خورشید دین! بتاب کن روز شیعیان، روشن چو آفتاب
از کثرت گناه ، عالم در انقلاب کی ؟ می شوی پدید، یا صاحب الزمان
ای منتظر! شده دنیا پر از فساد از پرده شو برون در راه عدل وداد
باذوالفقار خود ، بر پا نما جهاد جدت شده شهید یا صاحب الزمان!
لطفی کن وبیا ، قرآن بود غریب احکام آن بود نزد بشر عجیب
قرآنیان شدند در خدعه وفریب لطفی نما بیا ، ای بهترین حبیب!*
*-اثرطبع نادعلی کربلایی -به نقل ازارمغان کربلا-صص:302-304-موسسه مطبوعاتی خزر-تهران