من که منصور صفت از سر کین بردارم جرم من عشق حسین است که در دل دارم
جان ناقابلم ار در ره جانان برود دست کی از سر شاهنشه دین بر دارم
افتخارم به همین است که در راه حسین جان شیرین دهم وسر برهش بگذارم
اولین کشته ام وآرزویم بود چنین تا که پیش از همه برسوی جنان رو آرم
مسلمم، فخر جهان، عزت دورانم لیک بنگر اکنون که اسیری به کف اشرارم
دگر از زندگی خویش زجان سیر شدم میدهد بسکه فلک از سر کین آزارم
می کنم مدحت آل علی وعصمت او تا که (گلگون)بتن خویش سروجان دارم*
*-اثر طبع سید مهدی کرمانی (گلگون)-به نقل از ص 93 کتاب گلبانگ غم -گرداورنده :محمد غلامی-تهران