سلطان سریر ارتضا خسرو طوس روشنگردین،نور مبین، شمس شموس
عز وشرفش بین که اندر حرمش هر صبح ومسا ملک رودبر پابوس-----
آن رهبر شیعیان چو جد وپدرش از جور منافقین چه آمد به سرش
حق گفت ولی مجرم حق گویی شد از زهر جفای حصمپاره جگرش---سلطان سریر ارتضا خسرو طوس روشنگردین،نور مبین، شمس شموس
عز وشرفش بین که اندر حرمش هر صبح ومسا ملک رودبر پابوس-----
آن رهبر شیعیان چو جد وپدرش از جور منافقین چه آمد به سرش
حق گفت ولی مجرم حق گویی شد از زهر جفای خصم پاره جگرش - -------آمد شب میلاد علی شمس خراسان ----------
آمد شب میلاد علی شمس خراسان فرزند نبی ،رهبر دین ،حامی قرآن
ده مژده که امشب شده عالم همه گلشن زین شمس ا لضحی کشور ایمان شده روشن
ای نور خداوندتبارک به تو احسن کز مقدم تو گشته فزون رونق ایران---
شد درشب میلادی آن سید ورهبر درسجده به شکرانه ی حق موسی جعفر
اندر بر معبود بدی هم به زمین سر زین نعمت والاگهر خالق سبحان---
شمسی که از او مینگرم نور خدا را اندر طلبش گردش این ارض وسما را
هرزنده دلی برده سویش دست دعا را او حجت حق است ومددکار ضعیفان---
خرم به جنان فاطمه وحیدرکرار لبخند زندبر رخشان احمد مختار
این مژده به حیدر رسد از جانب دادار کز نسل تو آمد به جهان خسرو خوبان---
فوج ملک وخیل رسل مدح سرایند با دسته ی گل سوی نبی رو بنمایند
تبریک کنان اذن بگیرند وبیایند ازبهرزیارت بزمین خرم وخندان---
آمد بجهان آنکه جهان آمده بهرش جن وملک وحور وجنان آمده بهرش
شمس وقمر وکون ومکان آمده بهرش آن رهبر ارزنده وروشنگر انسان---
هم ثامن وهم ضامن وهم حجت دین است هم رهبر وهم سروروهم یار ومعین است
از سوی خدا برهمه آیات مبین است از نور رخش خلق شده حوری وغلمان---
مردم همه مشتاق به فردوس برینند تا آنکه در آنجا رخ زیبای تو بینند
افسوس اگر ماه جمال تو نبینند درروز جزا ای پسر ختم رسولان---
ای خسرو خوبان تو غریب الغربائی وی حجت یزدان تو معین الضعفائی
چون مورضعیفی بدرت (کرببلایی) ران ملخ آورده به دربارسلیمان--*
*-به نقل از کتاب شکوفه های غم -اثرطبع ناد علی کربلایی(پدر شهیدین کربلایی)-صص 310-312-انتشارات خزر -تهران