ای مبتلای غم که که جهان مبتلای تواست پیر وجوان شکسته ی اندر عزای تواست
هم قبله گاه اهل سمک خاک در گهت هم سجده گاه خیل ملک کربلای تواست
ای جان محترم که زجانهای محترم چون نی ، نوازواقعه ی کربلای تواست
ای بر لقای دوست تو مشتاق وعالمی مشتاق خاک کوی تو بهر بقای تواست
ای بر لب هوای تو مفتون وکشوری مفتون اشتیاق تواندرهوای تواست
گلگون قبا زعکس شفق آسمان هنوز از هجر روی اکبرگلگون قبای تواست
در خون طپید مرغ دل مجتبی چو دید در خون طپیده قاسم نوکدخدای تواست
گردیداسیر سلسله ی غم علی چودید زنجیرکین بگردن زین العبای تواست
روحی فداک ، ای تن اطهر که از شرف خون خدا تویی وخدا خونبهای تواست
جسمی وخاک ایسر انور که بر سنان آیات حق عیان زلب حق نمای تواست
گاهی بدیرراهب وگه بر سر درخت گه بر فراز نیزه وگه خاک جای تواست
گویم حکایت از بدنت یا که از سرت یا ازعیال بیکس وغمدیده خواهرت...ادامه دارد
بند اول ترکیب بند میر زا یحیی خان مدرس اصفهانی -به نقل از شاهکارهای ادبیات -ص 289
آراسته ی رضا معصومی