?
تا به محراب دعا خون خدا شد ریخته حرمت ار محراب رفت ورونق منبر شکست
معبدین لات وعزی را چو شد فرصت بدست شهر علم مصطفی را از عداوت ، در شکست
ابتدا شور صخیفه منتهی در نهروان زاتحاد آن دو ،فرق ساقی کوثر شکست
خاصمین در بدر تخم کینه در دل کاشتند دادحاصل بعدچندی مرتضی را سر شکست
معجزشق القمر در کوفه گردید آشکار تا زتیغ ابن ملجم فرق آن سرور شکست
زد ندا جبریل در بین زمین وآسمان اهل عالم ، فرق پر نور شه صفدر شکست
زینب محنت قرین آز آن ندا شد باخبر درخروش آمد فلک تا قلب آن مضطر شکست
می نداند کس زحال زار شبیر وشبر گوشوار عرش حق را دل زغمدربر شکست
زیمب غم دیده را شد تازه ایام عزا تا زشمشیر جفا آن جبهه ی انور شکست
ناله کن (آذر)بکش آه ازجگر،برگو مدام وا مصیبت تارک بن عم پیغمبر شکست
---با نق از دیوان آذر خراسانی - جلد دوم -صص 38-39
لرزه در عرش علا افتاده غرقه خون شیر خدا افتاده می رسد ناله ای از عرش برین کشته شد شیر خدا رهبر دین آنکه در خانه حق گشت پدید شد به معراج خداوند ، شهید آنکه غم خوار یتیمان می بود غرقه خون گشت براه معبود
رادمردی که صلونی می گفت فرق بشکافته در بستر خفت آنکه نکمیل شده دین از او لاله رنگ است زخونش سر ورو آنکه در خانه حق بت بشکست در شب قدر به ایزد پیوست کشته شد آنکه بدی یاور ویار به یتیم وبه اسیر وبیمار
آه آه از ستم قوم دغا کشنه شد حجت حق ، شیر خدا از ستم کاری ابن ملجم
غوطه ور (کرببلایی) در غم ---- بنقل از کتاب سوم - ارمغان کربلا - ناد علی کربلایی - صص 57-58
ای یاور بیچارگان یا علی جانم ای مونس در ماندگان یا علی جانم ای خانه زاد لم یزل حجت داور مدح تودر قرآن شد از خالق اکبر ای صاحب جود وکرم ، ساقی کوثر
ای پادشاه مومنان یا علی جانم شاهی که در ویرانسرا بادلی سوزان مرد جزامی را گرفت سر روی دامان تا بینوایی را کند لحظه ای شادان فخر زمین وآسمان یا علی جانم ای قبله ی جانهای پاک جان بقربانت روح الامین زامر خدا شد ثنا خوانت
ای خانه زاد کبریا جان بقربانت ای خسرو کون ومکان جان بقربانت شاهی که بردوشش کشد بار مسکینان برروی زانو جادهد کودک نا لان گرد یتیمی شوید از صورت طفلان ای بی نظیر ومهربان یا علی جانم گرم مناجات ودعا شب به نخلستان در گفتگوبا خالقش دیده ی گریان سوز وگدازش شعله زد بر دل وبر جان
با کردگار مهربان ،یا علی جانم شاهی که از بیمش عدو لرزد وریزد از معجزاتش در لحد مرده برخیزد اندر مناجات ودعا دربر ایزد ریزد سرشک ازدیدگان یا علی جانم
ای انکه در راه خدا گشته قربانی جان دادی اندر راه دین بس ستم دیدی ای خسروی که دریم خون غوطه گردیدی شد کربلایی در فغان یا علی جانم
--- به نقل از کتاب سوم ارمغان کربلا - اثر طبع زنده یاد ناد علی کربلایی ( پدر سه شهید جبهه وجنگ -صص 60-61
مه برون آمد زپشت در ماهم در نیامد مسجد کوفه پر از جمعیت وحیدر نیامد پهن شد سجاده ی مولابه محراب عبادت از پی بر چیدنش یارب چرا قنبر نیامد زان سحرگاهی که بانگ قد قتل آمد بگوشم صوت قرآن ومناجات علی دیگر نیامد مجتبی خوانده نماز خویش را با اهل ایمان چون امیر المومنین داماد پیغمبر نیامد لیله القدر آمد ووقت مناجات ودعا شد آنکه باید پا نهد بر عرشه ی منبر نیامد شب سحرگشت ویتیمان گرسنه اشک ریزان بهر دلجویی شان آن مرد نیکوفر نیامد کودکی با مادرش می گفت با حال پریشان پس چرا نان آور مابیکسان ، ماد، نیامد سر به دیوار خرابه می زد آن پیر جزامی بار الها آن رفیق با وفا دیگر نیامد سوز آه دل کجا گردد مهار اشک دیده محشر عظما بپاشد ،ساقی کوثر نیامد با یتیمانعلی هم ناله آمد (کربلایی) تا نشد پروانه ی این شمع ،کامش بر نیامد..-------به نقل از شکوفه های غم -جلد 1-ص 69-اثر طبع شادروان :نادعلی کربلایی : پدر سه شهید -تهران.باز نویسی ، محمد حسن اسایش
?