عید سعید شه صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان --
مژده زمیلاد شه بحر وبر قائم دین ، حجت اثنی عشر
مظهر الطاف حی داد گر نورمبین وارث خیرالبشر
سبط نبی پادشه انس وجان باد مبارک به همه شیعیان --
مژده که بر جسم جهان جان رسید جان جهان حاکم فرمان رسید
حجت حق قاطع برهان رسید هادی دین ،حامی قرآن رسید
شبل علی خسرو کون ومکان باد مبارک به همه شیعیان--
مژده که شد قدرت حق آشکار گشت عیان مظهر پروردگار
جامع الاسرار شه ذوالوقار حجت حق خاتمه ی هشت وچار
سیف خدا رایت امن وامان باد مبارک به همه شیعیان ---
مزده که میلاد شه عالم است عید سعید ولی اعظم است
مولد سبط نبی اکرم است آنکه بخوبان جهان خاتم است
حجت حق سید صاحب زمان باد مبارک به همه شیعیان --
بنقل از دیوان آذر خراسانی -ص 145 -انتشارات طوس مشهد -چاپ 1382 هجری قمری -اثر طبع مرحوم حاج سید غلامرضا آذر خراسانی سرخسی --
حامی دین پیغمبر آمد از قدومش منور جهان است شادی از چشم نرجس عیان است ---
بوی گل می وزد از گلستان بلبل از شوق گل نغمه خوان است
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک--- از پی آن روزهای پر غم ودرد ومحنت رخ نما ای آفتاب روشنی بخش ، ای ذره پرور
ای رخت مظهر حسن داور ازتو عدل الهی میسر
ریشه ی ظالمان را برانداز حاجت بیدلان رابر آور مقدمت ای خسرو خوبان مبارک --- عید میلاد توبر همه ایران مبارک
چشم ما بوده دایم براهت تانمایی رخ همچو ماهت
بر کشی آن دم تیغ دوسر را بنگر این امت بی پناهت
در مسیرت بود نهضت ما قلب پاکت به عرضم گواه است
پای کن در رکاب سعادت سان ببین لشکر واین سپاهت
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک عید میلادتو بر همه ایران مبارک
ریشه ی کشور آشنایی زآشنایان مفرما جدایی
ای خوش آن دم که از کوی جانان برقع ازروی ماهت گشایی
عقده های گره خورده در دل با شکر خنده از دل زدایی
هم قبول از حقیقت زاحسان شعر نا قابلش را نمایی
باغبانا جشن پیروزی بپا کن از خزان تشنگی مارا رها کن
مقدمت ای خسرو خوبان مبارک عید میلاد تو بر همه ایران مبارک *
*-صص 119-120-کتاب سرود های امام مهدی -انتشارات قلم -قم-گرد آورنده حسین حقجو
جان فشانی بکن ار می طلبی جانان را کس بجانان نرسد تا نفشاند جان را
روی بر خاک بنه تا که بر افلاک روی سر بده تا نگری سروری دوران را
ماه کنعان نرود بر فلک حشمت مصر تانبیند الم چه ،ستم زندان را
نوح را کشتی امید به ساحل نرسد تا نیابدغم غرق وخطر طوفان را
همت خضر کند طی بیابان فنا ورنه کی بوده نشان زآب بقاء حیوان را
حسن لیلی طلبد شیفته ای چون مجنون که بیکباره کندترک سروسامان را
نافه ی مشک خطا تا نخورد خون جگر نبرد رونق گلزار بهارستان را
تاشقایق نکشد بار مشقت عمری نرباید به لطافت دل چون نعمان را
مفتقرگر نکشی پای زآن سرکوی دستدرحلقه زنی زلف عبیر افشان را*
*-به نقل از متاب سرودهای امام مهدی چاپ انتشارات قلم -قم -ص 19-سراینده: مفتقر