کربلاگردیده نهضت گاه دین کربلا شد اعظم از عرش برین
کربلا گنجینه ی نور خداست ذره ذره خاکهایش پر بهاست کعبه تعظیمش کند هر صبحگاه چون از او پیدا نموده فر وجاه برفضایش سایه زد ابرکرم میدمد رحمت همیشه دم بدم آسمانها را شرافت داده است عرش داور را جلالت داده است پرچم آزادی اندر این زمین شد بپا با خون شاهنشاه دین نغمه ی نهضت از این جا شد بلند سرنگون کاخ ستم از پای بند رمز حریت زموج خون عیان درس آزادی ازاین وادی بخوان کشتی راه نجات از این زمین شد روان زامر خداوند مبین این زمین معراج سبط مصطفاست نینوا باشد ولی اندر نواست کرد دنیا این زمین تسلیم خویش تاابد افزوده بر تعظیم خویش غرقه خونین جسمها دارد ببر گشته خاکش معدن لعل وگهر لعلهای خونفشان را مخزن است لاله های احمرین بر دامن است جسم پر خون حسین ابن علی خاک پاکش را نموده منجلی سروقدی چون ابوالفضل رشید در کمون تربت وی آرمید نونهال اکبر عالی شیم بردمیده اندراین باغ ارم شد شکوفه اصغر اندراین چمن لاله رخ گردیده آن گلگون بدن (ساعی)اندرگلشن کرب وبلا روزشب برسینه زن شودر نوا * *-از حسین علی ساعی خوانساری-به نقل ازمعراج عاشورا -صص 4-5-کتابفروشی اشرفی -خوانسار